برده هم بودی مثل اسپارتا باشی، انسانیت را حفظ کنی حتی با کشتن چندین انسان و لحظاتی نادیده گرفتن انسانیت، در جهت نجات انسان از بردگی
آغاز قیام[ویرایش]
قیام اسپارتا در سال ۷۳ پیش از میلاد آغاز شد. اسپارتا از اهالی شمال دریای اژه و از مردم تراسی بود. وی در جنگی اسیر ارتش روم شد و سپس به جمع گلادیاتورها پیوست. در رم در مرکز آموزشی گلادیاتورها (که در آن بردگان را برای مبارزه با یکدیگر آماده میکردند) کار میکرد. در پی ظلم و ستمی که بر بردگان در روم باستان وارد میشد، اسپارتا دست به قیام گستردهای زد و در راه آزادی بهمراه بردگانی که به او پیوسته بودند، به پیروزیهای بزرگی نیز دست یافت؛ و حتی توانست Gaius Claudius Glaber را بهمراه تعداد زیادی از سپاهیانش شکست دهد.
گسترش قیام
پیام قیام ضد بردهداری اسپارتا به سرعت در سرتاسر روم پیچید. بردگان، در کشورهای اطراف، دست به شورش زدند و اربابان خود را کشتند و خانهها و انبارهای آنها را به آتش کشیدند. هزاران برده، از رنگ و نژادهای گوناگون، به سپاه اسپارتا پیوستند و تحت رهبری او به مبارزه پرداختند. سنای روم چندین سپاه به مقابله آنها فرستاد، اما بردهها این سپاهیان را در هم شکستند. بدین ترتیب، اسپارتا چند سال در برابر سپاه منظم و مجهز روم پایداری کرد.
پایان قیام[ویرایش]
آنگاه، مار لیسینیوس کراسوس فرماندهی سپاهیان روم را برای درهم شکستن انقلاب بردگان در دست گرفت. او در سال ۷۱ پیش از میلاد اسپارتا را در جنگی سخت شکست داد.
اسپارتا همراه با بیش از ۶۰۰۰ نفر به صلیب کشیده شد و قیامش پایان یافت، این در حالی بود که هیچکدام از همراهانش حاضر به معرفی او به رومیان نشدند. با این حال ۵۰۰۰ برده نیز از دستگیری نجات یافتند. روایت دیگری هم هست که میگوید اسپارتا در میدان نبرد کشته شده و یارانش را در دوطرف جاده آپیا که یکی از جاده های منتهی به رم بود به صلیب کشیدند که این روایت معتبر تر از روایات دیگر است


درباره این سایت